בنیاے בوᓆـلویے

ذهن زیبای من :) پُست دوقلویی

۵ ۲۱

من نفسم

نمیدونم اینی ک میخوام بنویسم جزئی از خاطرات بد توی زندگیم میشه !ولی مینویسم:)

حدودا سال ۹۱/۹۲ که توی بازار یه دختری رو دیدم ک گیتار دستش بود خب منم ک عاشق هنر گفتم خوبه منم یه امتحانی کنم :)

به مریم گفتم چطوره بریم کلاس گیتار دقیقا با این حالت ♡_♡

ولی مریم جوری باهام برخورد کرد که تغییر حالت دادم و این صورت ●_○ شدم :( 

ولی من هچنان دل در گروی گیتار داشتم :)

همراه باباییم رفتم یه گیتار خریدم و از اون طرف هم رفتم ثبت نام کردم و دوباره زنگیدم به مریم ک ثبت نامت کنم‌ اونم نه گذاشت نه برداشت گوشی رو قطع کرد :/

منم فرداش کلاس داشتم با کلی استرس رفتم کلاس و وقتی میومدم از کلاس در اوج تنهایی میرفتم توی اتاق برای خودم تیک تیک میزدم ^_^

و هیچ کدوم از اعضای دوست داشتنی خانواده نفس را تشویق نگفتند حتی اون قُلک جان  :|

من نیز که سرافکنده گشته بودم کلاس را رها گفتم تا همین یک ماه پیش 

به مریم گفتم چرا گیتار ندوست اون گفت من ؟نه بابا دوست :)

و اینگونه گشت که من این اتفاق که چند سالی و ماهی نتوان گیتار بنوازم را نکته ی خوبی دیدم برای ذهن زیبایم :)

حال نکته ایی گفتن خواهم کرد که

 آویزه شود مثل گوشواره بر گوش هایتان 

-به آینده فکر کنیم 

_باور کنیم آینده میتونه با ذهنی زیبا روشن شه 

_آدم های زیادی آینده و اتفاقات ناگوار گذشته رو با یه تغییراتی توی _تفکراتشون زیبا کردن 

-چرا ما یکی از اونا نباشیم :)

                                             دعوت میکنیم از همه اونایی که این متن رو خوندن :)

  ذهن زیبا

اسمان ***
۱۹ اسفند ۰۰:۲۷
افریییین نفسی😍😍
پاسخ :
فدای آسمونیم ^______^
dokhiaroom ....
۱۸ اسفند ۱۷:۴۱
متنتون  جالب بود :)
موسیقی عالیه مخصوصا اگه خودت نوازنده باشی ..
پ.ن : # آینده روشن 
پاسخ :
 خیلی خوش اومدی به وبمون‌:)
ممنون عزیزم :)
دقیقا ^_^
اینده ی روشن برای همه :)
Aramam .F
۱۷ اسفند ۲۱:۳۹
از هر انگشتتون یه هنر میباره ها:)))
پاسخ :
اره دیگه ما اینیم :)
خخخ
محسن رحمانی
۱۶ اسفند ۲۳:۰۶
مژده به آقایان :
پژو ۴۰۵بدون ایر بگ – بدون کمربندایمنی – آماده آتش سوزی بدون دلیل
دوگانه سوز و آماده انفجار- بهترین هدیه برای همسر دلبندتان در روز زن !
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
پاسخ :
عجب خخخخخخخ 
محسن رحمانی
۱۶ اسفند ۲۳:۰۵
قلک که بود ؟
پاسخ :
خواهردوقلوییم دیگه‌:)
لطیفه ریحانی
۱۶ اسفند ۱۵:۱۹
موسیقی !
صدای درون ماست
پاسخ :
دقیقا :)
حوا ...
۱۶ اسفند ۰۲:۳۴
من عاشقِ گیتارم ^_^
پاسخ :
:))))
آرام :)
۱۵ اسفند ۲۱:۰۱
از بس هول شدم دستم رفت روی تیک خصوصی😀
پاسخ :
^_^ اشکال نداره ارامیم:)
آرام :)
۱۵ اسفند ۲۰:۵۶
:)

خانوم گیتاریست:)
پاسخ :
جمع بسته شود لدفا:)
اهم:)
آیـ ـدا
۱۵ اسفند ۱۴:۱۵
میشود من یک نظر حاشیه ای بدهم؟
حالت چشمانتان را در حالت قبل ♡_♡و بعد ●_○ دوست داشتم:)
پاسخ :
عزیزم :)
پوریا آریافر
۱۵ اسفند ۱۳:۵۰
بسیار عالی
ممنون از ۲ ذهن زیبا :)
پاسخ :
ممنون‌:)
^____^
shab gard
۱۵ اسفند ۱۲:۰۵
خسه نباشید واقعا   اره به نظر منم ادم باید سمت علاقه اش بره
پاسخ :
:) دقیقا
shab gard
۱۵ اسفند ۱۱:۵۸
سوالمو بد پرسیدم   نکته چه ربطی به گیتار داشت

منم فقط نظرمو گفتم یه وقت ناراحت نشید :)
پاسخ :
خب منظورم رو شاید من هم بد نوشتم خخخ
منظورم اینه که درسته من یهویی گیتارو ولش کردم و واقعا از این قضیه ناراحت بودم و اطرافیان هم هی حرفایی میزدن ک باعث ناراحتیم شد ولی دوباره رفتم ب سمت چیزی ک میخواستم
Behnam BN
۱۵ اسفند ۱۱:۴۰
ایول گیتاریست خخخ ^_^ 
تو به گیتار علاقه داری ، ولی من به پیانو ....

من خواهرم علاقه داشت ، ولی من بیشتر از اون ....

اون رفت یه پیانو خرید کذاشت تو خونه ؛ بعد کلاس میرفت و تمرین میکرد و ....

منم اون موقع هایی که خونه نبود ، خودم با کتابی ک خواهرم باهاش تمرین میکرد پیانو میزندم ....

بعد یه مدت دیگه خودم نوت مینوشتم و میزدم .....

الآن خواهرم همش میگه تو از استادمون بهتر میزنی خخخخ :))))

الآن من خودم شدم یه پیانیست ، حتی از خواهرم که جلسه ای ۷۰ تومن میداد که بره کلاس هم ، بهتر پیانو میزنم ، خودشم قبول داره ....

اما من هیچ وقت نخواستم پیانو رو ادامه بدم ، آرزوهام چیزای دیگه بود با این که استعداد پیانو زدن رو دارم ....
پاسخ :
عه واقعا خوبه ک بدون کلاس بلد شدی :)))
ادامه بده خو :)

mohammad javad
۱۵ اسفند ۱۱:۳۹
سلام😃
من نفهمیدم چی شد😕الان نکته مثبتش چب بود
این که دوقولویی نبود
فقط شما نوشته بودین
کلا فک کنم مربم خانم فقط نظارت میکنه😆😅
پاسخ :
سلام
چرا نفهمیدی ک چیشد؟
نکته های مثبتش قرمز نارنجی شد :)
ن با کمک مریم نوشتیمش :)
◈ ☼ ᶋᶏᶉῌád vᾐ ☺ ◈ ‌‌‌
۱۵ اسفند ۱۰:۵۲
هم اونا قشنگه هم متنت :)
پاسخ :
خوشحالم گوشوارهاتو دوس داشتی  خخخ 
خیلی ممنون :)
آسـوکـآ آآ
۱۵ اسفند ۱۰:۵۰
ادامه بده و موفق شو :)
پاسخ :
ادامه میدیم و موفق میشیم ^_^
soolin :)
۱۵ اسفند ۱۰:۴۷
خب منم ازین اتفاقا افتاده.همیشه متعجبم از اینکه ذهنم نسبت به ص تغییر کرد و شدیم دوستِ صمیمی.حالا فک کن من تا سه ما پیش به خونش تشنه بودم ولی خواستم و نطرم عوض شد!!بله اینجوریاس!!😊
پاسخ :
چه خوب:) 
دوستای صمیمی نعمتن ^_^
shab gard
۱۵ اسفند ۱۰:۳۹
نفس را تشویق نگفتند :(((((

نکته خوبش چی بود؟

خیلی بد نوشتین
به قول خودتون سنتی توشتید ولی  یه بعضی واژه ها خرابش کرده  ندوست :(
پاسخ :
خب اره 
نکته ی خوبش توی متن هست شبگردجان :)
خب هرکی یه طوری میپسنده نوشتن رو من نیز برای این مست اینطوری نوشتن را پسندیدم :)
◈ ☼ ᶋᶏᶉῌád vᾐ ☺ ◈ ‌‌‌
۱۵ اسفند ۱۰:۳۴
طرز نوشتنت برای چی یه دفعه سنتی شد؟ :)))

آره روشن میشه...
پاسخ :
خخخخ دیگه با مریم فکر‌کردیم سنتی نوشتن کنیم  خخخ
خوب نیست ؟
گوشوارهایتان قشنگ است عایا؟ :)
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
درباره من
وب نفس و مریم ❤💜
تگ ها
آخرین نظرات
آخرین مطالب
پیام های کوتاه
پر بیننده ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
آرشیو مطالب
نویسندگان
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان